جمله پند آموز
بازی مهربانی
عشقبازی یا معاشقه یا مغازله به مجموعهای از حرکات و رفتارهای روانی یا جسمی میان
دو یا چند فرد گفته میشود که منجر به انگیزش جنسی آنان گشته و اغلب مقدمهای برای
آمیزش جنسی تلقی میشود.[۱]
نوعی از عشقبازی که هدف از آن تنها تحریک و هیجان جنسی به منظور انجام آمیزش جنسی باشد، پیشنوازش[۲] نام دارد.[۳] عشقبازی میتواند بوسیدن، نوازش، در آغوش گرفتن و حتی تعریف و تمجید و کنایههای کلامی را نیز در بر گیرد. مقبولیت عشقبازی بستگی کامل به هنجارهای فرهنگی و مذهبی و سن طرفین دارد.
با وجود باور رایج مبنی بر اینکه عشقبازی طولانی مطلوب زنان است و آنان نیاز به زمان بیشتری برای تحریک جنسی دارند، برخی تحقیقات علمی نشان دادهاند که تفاوت قابل توجهی در زمان لازم برای برانگیختگی جنسی کامل بین زن و مرد وجود ندارد.
محققان مرکز سلامت دانشگاه مکگیل در مونترآل، کانادا با استفاده از روش تصویربرداری متناوب برای ثبت تغییر درجه حرارت محدوده آلت تناسلی، زمان مورد نیاز برای انگیزش جنسی را تعیین کردهاند. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که مدت زمان لازم برای رسیدن به اوج انگیختگی جنسی در هر دو جنس تقریباً برابر و میانگین آن حدود ده دقیقه است.
بسیاری از هنرمندان از دیرباز تاکنون موضوع عشقبازی را دستمایه آثار خود قرار دادهاند. کتاب هندی ِ کاما سوترا که به اصول آمیزش جنسی میپردازد یکی از قدیمیترین کتابهایی است که درباره عشقبازی نوشته شده است.
عشق لذّتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است[۱]، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن، معانی زیادی را در بر دارد.
در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی میباشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در تطابق است.[۳] عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو میکند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیختهای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز میتوان متصور شد، درواقع این کلمه را میتوان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیتهای مختلف و انواع غذا به کار برد.
معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی عاشق قرار دارد. گرچه عموماً استنباط ما از معشوق، زن است. اما ذکر این نکته نیز جالب است در اکثر ادوار ادبی ایران معشوق مرد بوده است. در ادب فارسی به آن اصطلاحا شاهدبازی اطلاق میشده است.البته در کنار این باید گفته شود که به معشوق زن نیز بسیار اشاره شده است . برای مثال در کتب قدیمی ایرانی مانند هزارو یک شب معشوق زن است.اما فقط در بخش کمی از اشعار قدماست که میتوان در آنها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. «عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاههای مختلف با اسمها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: شاهدبازی، نظربازی، جمالپرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچهبازی و ...» همچنین «به شخص مفعول، معشوق، اَمرد، مابون، شاهد، منظور، مفعول، کودک، مخنث، نوخط، بیریش، پسر، ساده، سادهرخ، ابنهای ... گفتهاند.» چنان که «به شخص فاعل، غلامباره، جمالپرست، صورتپرست، بچهباز، احمد مولا. موزون ... گفتهاند.»
در اغلب لغت نامهها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف میشود.[۲۸]
به طور کلی «علاقه» یک حالت ذهنی یا احساسی است که در طی آن فرد برای کسی یا چیزی نگران و دلواپس است. همچنین توجه و علاقه به کسی همواره با عدم قطعیت مسئولیت پذیری و درک مخاطب همراه است و عامل ایجاد اضطراب است. مراقبت از اشیا مانند یک خانه معمولاً به صورت نگهداری و محافظت از آنها و یا پذیرش مسئولیت در قبال آنها همراه است.
«دوستی» - رابطه یا همکاری مناسب بین دوفرد.
«وصال» - ذوب شدن عاشق در معشوق؛ حالت نهایی عشق راستین.
«خانواده» - افرادی که از طریق اصل و نسب با یکدیگر ارتباط دارند.
«پیوند روحی» - رابطه بین فرد و فردی که جزئی از وجود وی است.
توماس جای اورد عشق رایک عمل اختیاری میداند که پاسخی احساسی به دیگران (مانند خدا) است و با هدف ارتقا شخصیت صورت میپذیرد. اورد تعریف خود را در زمینههای دینی، فلسفی، و علمی قابل استفاده میداند. عشق یعنی با خدا تنها شدن.
نوعی از عشقبازی که هدف از آن تنها تحریک و هیجان جنسی به منظور انجام آمیزش جنسی باشد، پیشنوازش[۲] نام دارد.[۳] عشقبازی میتواند بوسیدن، نوازش، در آغوش گرفتن و حتی تعریف و تمجید و کنایههای کلامی را نیز در بر گیرد. مقبولیت عشقبازی بستگی کامل به هنجارهای فرهنگی و مذهبی و سن طرفین دارد.
با وجود باور رایج مبنی بر اینکه عشقبازی طولانی مطلوب زنان است و آنان نیاز به زمان بیشتری برای تحریک جنسی دارند، برخی تحقیقات علمی نشان دادهاند که تفاوت قابل توجهی در زمان لازم برای برانگیختگی جنسی کامل بین زن و مرد وجود ندارد.
محققان مرکز سلامت دانشگاه مکگیل در مونترآل، کانادا با استفاده از روش تصویربرداری متناوب برای ثبت تغییر درجه حرارت محدوده آلت تناسلی، زمان مورد نیاز برای انگیزش جنسی را تعیین کردهاند. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که مدت زمان لازم برای رسیدن به اوج انگیختگی جنسی در هر دو جنس تقریباً برابر و میانگین آن حدود ده دقیقه است.
بسیاری از هنرمندان از دیرباز تاکنون موضوع عشقبازی را دستمایه آثار خود قرار دادهاند. کتاب هندی ِ کاما سوترا که به اصول آمیزش جنسی میپردازد یکی از قدیمیترین کتابهایی است که درباره عشقبازی نوشته شده است.
عشق لذّتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است[۱]، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن، معانی زیادی را در بر دارد.
در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی میباشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در تطابق است.[۳] عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو میکند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیختهای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز میتوان متصور شد، درواقع این کلمه را میتوان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیتهای مختلف و انواع غذا به کار برد.
معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی عاشق قرار دارد. گرچه عموماً استنباط ما از معشوق، زن است. اما ذکر این نکته نیز جالب است در اکثر ادوار ادبی ایران معشوق مرد بوده است. در ادب فارسی به آن اصطلاحا شاهدبازی اطلاق میشده است.البته در کنار این باید گفته شود که به معشوق زن نیز بسیار اشاره شده است . برای مثال در کتب قدیمی ایرانی مانند هزارو یک شب معشوق زن است.اما فقط در بخش کمی از اشعار قدماست که میتوان در آنها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. «عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاههای مختلف با اسمها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: شاهدبازی، نظربازی، جمالپرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچهبازی و ...» همچنین «به شخص مفعول، معشوق، اَمرد، مابون، شاهد، منظور، مفعول، کودک، مخنث، نوخط، بیریش، پسر، ساده، سادهرخ، ابنهای ... گفتهاند.» چنان که «به شخص فاعل، غلامباره، جمالپرست، صورتپرست، بچهباز، احمد مولا. موزون ... گفتهاند.»
در اغلب لغت نامهها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف میشود.[۲۸]
به طور کلی «علاقه» یک حالت ذهنی یا احساسی است که در طی آن فرد برای کسی یا چیزی نگران و دلواپس است. همچنین توجه و علاقه به کسی همواره با عدم قطعیت مسئولیت پذیری و درک مخاطب همراه است و عامل ایجاد اضطراب است. مراقبت از اشیا مانند یک خانه معمولاً به صورت نگهداری و محافظت از آنها و یا پذیرش مسئولیت در قبال آنها همراه است.
«دوستی» - رابطه یا همکاری مناسب بین دوفرد.
«وصال» - ذوب شدن عاشق در معشوق؛ حالت نهایی عشق راستین.
«خانواده» - افرادی که از طریق اصل و نسب با یکدیگر ارتباط دارند.
«پیوند روحی» - رابطه بین فرد و فردی که جزئی از وجود وی است.
توماس جای اورد عشق رایک عمل اختیاری میداند که پاسخی احساسی به دیگران (مانند خدا) است و با هدف ارتقا شخصیت صورت میپذیرد. اورد تعریف خود را در زمینههای دینی، فلسفی، و علمی قابل استفاده میداند. عشق یعنی با خدا تنها شدن.
ساعت : 3:52 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی