فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 428
سحرگاهان که مخمور شبانه ، گرفتم باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از مي ، ز شهر هستيش کردم روانه نگار مي فروشم عشوه اي داد ، که ايمن گشتم از مکر زمانه ز ساقي کمان ابرو شنيدم ، که اي تير ملامت را نشانه نبندي زان ميان طرفي کمروار ، اگر خود را ببيني در ميانه برو اين دام بر مرغي دگر نه ، که عنقا را بلند است آشيانه که بندد طرف وصل از حسن شاهي ، که با خود عشق بازد جاودانه نديم و مطرب و ساقي همه اوست ، خيال آب و گل در ره بهانه بده کشتي مي تا خوش برانيم ، از اين درياي ناپيداکرانه
وجود ما معماييست حافظ
،
که تحقيقش فسون است و فسانه
تعبیر:
خودبینی و تکبر را رها کن تا بهتر بتوانی در مورد کار خود فکر کنی. با عقل و درایت به کار و تلاش خود ادامه بده. صبور و متکی به ایمان خود باش تا به هدف و مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 71
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست ، در حق ما هر چه گويد جاي هيچ اکراه نيست در طريقت هر چه پيش سالک آيد خير اوست ، در صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند ، عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست چيست اين سقف بلند ساده بسيارنقش ، زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست اين چه استغناست يا رب وين چه قادر حکمت است ، کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست صاحب ديوان ما گويي نمي داند حساب ، کاندر اين طغرا نشان حسبه لله نيست هر که خواهد گو بيا و هر چه خواهد گو بگو ، کبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست بر در ميخانه رفتن کار يک رنگان بود ، خودفروشان را به کوي مي فروشان راه نيست هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست ، ور نه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست بنده پير خراباتم که لطفش دايم است ، ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
حافظ ار بر صدر ننشيند ز عالي مشربيست
،
عاشق دردي کش اندربند مال و جاه نيست
تعبیر:
رنج و مصیبت را فقط با پایداری و استقامت و امید می توان تحمل کرد. باید فقط به خداوند روی آوری و با دعا و نیایش حوادث را از خود دور کنی. به متکبران و ریاکاران روی نیاور زیرا گره ای از کار تو نمی گشایند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 487
اي بي خبر بکوش که صاحب خبر شوي ، تا راهرو نباشي کي راهبر شوي در مکتب حقايق پيش اديب عشق ، هان اي پسر بکوش که روزي پدر شوي دست از مس وجود چو مردان ره بشوي ، تا کيمياي عشق بيابي و زر شوي خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد ، آن گه رسي به خويش که بي خواب و خور شوي گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد ، بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوي يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر ، کز آب هفت بحر به يک موي تر شوي از پاي تا سرت همه نور خدا شود ، در راه ذوالجلال چو بي پا و سر شوي وجه خدا اگر شودت منظر نظر ، زين پس شکي نماند که صاحب نظر شوي بنياد هستي تو چو زير و زبر شود ، در دل مدار هيچ که زير و زبر شوي
گر در سرت هواي وصال است حافظا
،
بايد که خاک درگه اهل هنر شوي
تعبیر:
بهتر است اول در کارها دقت کنی و با عجله تصمیم نگیری. با دوستان با تجربه مراوده و رفت و آمد کن تا تجربه ی بیشتری کسب کنی. اگر ایمان داشته باشی از هیچ مشکلی در هراس نخواهی بود. خدا را در نظر بگیر و به او توکل کن. نا امیدی و یأس را از خود دور کن. در وجود خود نگاه کن و کاستی ها و ضعف های خود را بشناس و آن ها را برطرف کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 108
خسروا گوي فلک در خم چوگان تو باد ، ساحت کون و مکان عرصه ميدان تو باد زلف خاتون ظفر شيفته پرچم توست ، ديده فتح ابد عاشق جولان تو باد اي که انشا عطارد صفت شوکت توست ، عقل کل چاکر طغراکش ديوان تو باد طيره جلوه طوبي قد چون سرو تو شد ، غيرت خلد برين ساحت بستان تو باد
نه به تنها حيوانات و نباتات و جماد
،
هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد
تعبیر:
شما پیشرفت زیادی می کنید. با حسن خلقی که دارید همه به شما علاقمند هستند. از خوبی و مهربانی دست بر ندار که راز موفقیت شما در همین خصلت است.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 347
صنما با غم عشق تو چه تدبير کنم ، تا به کي در غم تو ناله شبگير کنم دل ديوانه از آن شد که نصيحت شنود ، مگرش هم ز سر زلف تو زنجير کنم آن چه در مدت هجر تو کشيدم هيهات ، در يکي نامه محال است که تحرير کنم با سر زلف تو مجموع پريشاني خود ، کو مجالي که سراسر همه تقرير کنم آن زمان کآرزوي ديدن جانم باشد ، در نظر نقش رخ خوب تو تصوير کنم گر بدانم که وصال تو بدين دست دهد ، دين و دل را همه دربازم و توفير کنم دور شو از برم اي واعظ و بيهوده مگوي ، من نه آنم که دگر گوش به تزوير کنم
نيست اميد صلاحي ز فساد حافظ
،
چون که تقدير چنين است چه تدبير کنم
تعبیر:
اگر تصمیم تو مقدس باشد باید تمام عمر و وقت خود را وقف آن کنی و به نصیحت کسانی که می خواهند تو را منصرف کنند گوش مکن . با تزویر به هیچ کاری اقدام مکن و راستی پیشه کن .
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 450
روزگاريست که ما را نگران مي داري ، مخلصان را نه به وضع دگران مي داري گوشه چشم رضايي به منت باز نشد ، اين چنين عزت صاحب نظران مي داري ساعد آن به که بپوشي تو چو از بهر نگار ، دست در خون دل پرهنران مي داري نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ ، همه را نعره زنان جامه دران مي داري اي که در دلق ملمع طلبي نقد حضور ، چشم سري عجب از بي خبران مي داري چون تويي نرگس باغ نظر اي چشم و چراغ ، سر چرا بر من دلخسته گران مي داري گوهر جام جم از کان جهاني دگر است ، تو تمنا ز گل کوزه گران مي داري پدر تجربه اي دل تويي آخر ز چه روي ، طمع مهر و وفا زين پسران مي داري کيسه سيم و زرت پاک ببايد پرداخت ، اين طمع ها که تو از سيمبران مي داري گر چه رندي و خرابي گنه ماست ولي ، عاشقي گفت که تو بنده بر آن مي داري
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ
،
چه توقع ز جهان گذران مي داري
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا به هدف برسی. از ریاکاری و فریب دیگران بر حذر باش. دوستان و خانواده ی خود را از کمک های خود ناامید و مأیوس نکن. مهر و محبت، بهترین کاری است که می تواند زندگی تو را زیر و رو کند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 307
هر نکته اي که گفتم در وصف آن شمايل ، هر کو شنيد گفتا لله در قائل تحصيل عشق و رندي آسان نمود اول ، آخر بسوخت جانم در کسب اين فضايل حلاج بر سر دار اين نکته خوش سرايد ، از شافعي نپرسند امثال اين مسائل گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم ، گفت آن زمان که نبود جان در ميانه حائل دل داده ام به ياري شوخي کشي نگاري ، مرضيه السجايا محموده الخصائل در عين گوشه گيري بودم چو چشم مستت ، و اکنون شدم به مستان چون ابروي تو مايل از آب ديده صد ره طوفان نوح ديدم ، و از لوح سينه نقشت هرگز نگشت زايل
اي دوست دست حافظ تعويذ چشم زخم است
،
يا رب ببينم آن را در گردنت حمايل
تعبیر:
هیچ چیز به آسانی و سهولت به دست نمی آید. سعی و تلاش لازم دارد. در کاری که در پیش روی داری، با دقت و طمأنینه حرکت کن. عجولانه تصمیم نگیر. از بروز مشکلات و حوادث به خود ترس و واهمه راه نده.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 249
اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ، ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته اي روح فزا از دهن دوست بگو ، نامه اي خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام ، شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز ، بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب ، بهر آسايش اين ديده خونبار بيار خامي و ساده دلي شيوه جانبازان نيست ، خبري از بر آن دلبر عيار بيار شکر آن را که تو در عشرتي اي مرغ چمن ، به اسيران قفس مژده گلزار بيار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بي دوست ، عشوه اي زان لب شيرين شکربار بيار روزگاريست که دل چهره مقصود نديد ، ساقيا آن قدح آينه کردار بيار
دلق حافظ به چه ارزد به مي اش رنگين کن
،
وان گهش مست و خراب از سر بازار بيار
تعبیر:
انتظار به پایان خواهد رسید. تلخکامی ها به خوشی و شادی تبدیل می شود. فقط باید صبر کرد و به خدا امیدوار بود. با آرامش خاطر به کار خود ادامه بده.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 136
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد ، تکيه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد آن چه سعي است من اندر طلبت بنمايم ، اين قدر هست که تغيير قضا نتوان کرد دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست ، به فسوسي که کند خصم رها نتوان کرد عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت ، نسبت دوست به هر بي سر و پا نتوان کرد سروبالاي من آن گه که درآيد به سماع ، چه محل جامه جان را که قبا نتوان کرد نظر پاک تواند رخ جانان ديدن ، که در آيينه نظر جز به صفا نتوان کرد مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست ، حل اين نکته بدين فکر خطا نتوان کرد غيرتم کشت که محبوب جهاني ليکن ، روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد من چه گويم که تو را نازکي طبع لطيف ، تا به حديست که آهسته دعا نتوان کرد
بجز ابروي تو محراب دل حافظ نيست
،
طاعت غير تو در مذهب ما نتوان کرد
تعبیر:
غرور و تکبر را رها کن و آگاهانه به سعی و تلاش بپرداز. چنانچه کار بر وفق مراد تو پیش نرفت نگران نباش. پذیرفتن واقعیت های زندگی، رنج و غم انسان را کاهش می دهد و حس زیاده طلبی انسان را دچار عذاب و ناراحتی می کند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 33
خلوت گزيده را به تماشا چه حاجت است ، چون کوي دوست هست به صحرا چه حاجت است جانا به حاجتي که تو را هست با خدا ، کآخر دمي بپرس که ما را چه حاجت است اي پادشاه حسن خدا را بسوختيم ، آخر سوال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتيم و زبان سوال نيست ، در حضرت کريم تمنا چه حاجت است محتاج قصه نيست گرت قصد خون ماست ، چون رخت از آن توست به يغما چه حاجت است جام جهان نماست ضمير منير دوست ، اظهار احتياج خود آن جا چه حاجت است آن شد که بار منت ملاح بردمي ، گوهر چو دست داد به دريا چه حاجت است اي مدعي برو که مرا با تو کار نيست ، احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است اي عاشق گدا چو لب روح بخش يار ، مي داندت وظيفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عيان شود
،
با مدعي نزاع و محاکا چه حاجت است
تعبیر:
تا زمانی که دست نیاز به سوی متکبران دراز می کنی به مقصود نخواهی رسید. به خود متکی باش و به خداوند توکل کن تا نیاز و خواسته ی تو برآورده شود. نیازمندان را از خود نران و مغرور و بی اعتنا نباش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 9 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 300
هزار دشمنم ار مي کنند قصد هلاک ، گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باک مرا اميد وصال تو زنده مي دارد ، و گر نه هر دمم از هجر توست بيم هلاک نفس نفس اگر از باد نشنوم بويش ، زمان زمان چو گل از غم کنم گريبان چاک رود به خواب دو چشم از خيال تو هيهات ، بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک اگر تو زخم زني به که ديگري مرهم ، و گر تو زهر دهي به که ديگري ترياک بضرب سيفک قتلي حياتنا ابدا ، لان روحي قد طاب ان يکون فداک عنان مپيچ که گر مي زني به شمشيرم ، سپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک تو را چنان که تويي هر نظر کجا بيند ، به قدر دانش خود هر کسي کند ادراک
به چشم خلق عزيز جهان شود حافظ
،
که بر در تو نهد روي مسکنت بر خاک
تعبیر:
ایمان به خداوند و خانواده، روزگار را برای تو با نشاط و لذت بخش می سازد. در برابر حوادث صبور باش و به خداوند و دوستانت تکیه کن تا امیدوارتر به مقابله با مشکلات بشتابی.